برای پسرم مهراد

برای تو مینویسم ...

سیسمونی

سلام مامانی الان تقریبا 36 هفتت شده و حسابی تو شکمم داری ورجه وورجه میکنی حتی همین الان که دارم برات مینویسم هی تند تند میزنی زیر دستم   قرررربونت برم الهی شیطون بلای نازم  یه ماهی میشه که هی میخوام بیام و از سیسمونی خریدن و وسایل خوشگلی که واست گرفتیم بگم ولی همش یه کاری پیش میاد که نمیشه. حدودا 10 دی بود اگه اشتباه نکنم،  پنج شنبه عصر با بابایی و مامان جون رفتیم خرید سیسمونی واسه جوجه کوچولوی ناااازمون. اول یه چند جایی رو دیدیم ولی زیاد خوشمون نیومد از یکی از مغازه ها ادرس یه سیسمونی فروشیه خوب و درجه یک و گرفتیم اونم راهنماییمون کرد که بریم کجا. الحق که جای خوبی رو نشونمون داد.  مغازش پر از کمد و تخت و سرویس چو...
24 بهمن 1394
1